این پروژه در زمینی به مساحت 8500 متر مربع با سطح اشغال 40 درصد و تراکم 560 درصد برای طراحی بلوکهای مسکونی به صورت 14 طبقه روی پیلوت درنظر گرفته شده بود. پس بررسی گزینه های مختلف بخاطر تراکم بالایی که مدنظر کارفرما بود به این نتیجه رسیدیم که طراحی واحدها بصورت بلوک نتیجه چندان مطلوبی نخواهد داشت. لذا تصمیم گرفتیم بجای ساماندهی متمرکز به یک ساماندهی درونگرا برسیم. ساماندهی درونگرا بخاطر سایه اندازی بیشتر و بوجودآمدن خرده اقلیم مناسب در حیاط استراتژی مناسبتری برای محافظت ساختمان در برابر گرمای تابستان میباشد.
پس از شکلگیری کلیت کالبدی مجموعه با مطالعه ای که بر روی نماهای مجموعههای مسکونی معاصر انجام شد مشاهده شد که در عمده این مجموعهها نما صرفا پوسته خارجی ساختمان است. در حالی که در گذشته نما یک «لایه» از فضا بوده که گاه در خدمت فضاهای داخلی و گاه در قالب فضای میانجی در ارتباط با فضای بیرونی بوده است.
این پر و خالی بودن یک تمهید اقلیمی مناسب برای جلوگیری از نفوذ حرارت خورشید در تابستان و همچنین جذب انرژی در زمستان بوده است. در پی آن بودیم که به یک زبان فرمی قابل شناسایی دست یابیم که در عین تنوع و پیچیدگی قابل درک و منطقی بنظر برسد. لذا تصمیم بر آن شد که از دامنه لغات نسبتا کم اما ترکیبات متنوع و گسترده استفاده شود. بدین منظور سه کیفیت اصلی برای این لایه فضایی اضافه شده به ساختمان در نظر گرفته شد.
فضای بسته : که به فضای داخلی اضافه میشود.فضای نیمه باز : که با دیوارهای آجری مجوف نیمه محصور شده باشد.فضای باز : که به صورت تراسباغ به عنوان سرانه فضای سبز عمل کند.