زمین پروژه در منطقه بام محک در مرتفع ترین مناطق تهران قرار دارد. آنچه که قبل از هرچیزی نظر هرکسی را جلب میکند منظر ابدی به سمت شهر و کوه های اطراف تهران است. بخاطر پهنه بندی خاص زمین می بایست طرح در کمیسیون ماده ۵ دستور ویژه می گرفت. بنابراین بایستی همه حالت های مختلف جانمایی در سایت را امتحان و بررسی میکردیم.
برای بررسی گزینه های مختلف روی چهار مسئله متمرکز شدیم. اول رعایت ضوابط شهرداری (سطح اشغال) دوم رسیدن به تراکم مورد نظر کارفرما سوم رسیدن به حداکثر دید و منظر برای واحدهای طراحی شده و چهارم رعایت حریم چشم انداز همسایه ها به سمت منظرگاه شهر. برای این منظور یک مدول مربع 20 در 20 درنظرگرفته و چیدمان های مختلف این مدول در طبقات با حالت های مختلف را بررسی کردیم. در نهایت به ۸ حالت اصلی رسیدیم که در بین آن ها حالت دو برج به عنوان حالت بهینه انتخاب گردید.
چیدمان واحدها بایستی به نحوی انجام می شد که هیچ کدام نسبت به دیگری ارجحیتی از لحاظ دید و منظر نداشته باشند تا ارزش گذاری اقتصادی پروژه لطمه نخورد. لذا به نحوی چیدمان شدند که هم دید به شهر و هم دید به کوه را توامان داشته باشند. برای این منظور مطابق دیاگرام ارائه شده مدول 20 در 20 بصورت دوبلکس و حیاط در وسط طراحی و در سمت مقابل با چرخش 180 درجه چیدمان مناسبی به وجود آورد.
در سال های اخیر تلاش های زیادی انجام شده تا آلترناتیوهایی برای توسعه عمودی فضا و در عین حال حفظ کیفیت خانه های حیاط دار ارائه شود. آنچه مدنظر ما بود این بود که واحدها به صورت دوبلکس طراحی شوند تا حیاط نه در امتداد افقی بلکه در فضایی مابین حوزه عمومی و خصوصی تعریف شود. درست مثل دیاگرام حیاط مرکزی در خانه قدیم با این تفاوت که مرکزیت این بار نه در پلان بلکه در مقطع قرار گرفته است. سناریوی حرکتی پروژه به نحوی است که حیاط به عنوان عنصر اصلی در قلب خانه جایی میان حوزه عمومی و خصوصی تعریف می شود. همچنین منظرگاه ایجاد شده در حیاط هر واحد علاوه بر فعال کردن عنصر ارتباطی و انبساط مرز میان درون و بیرون باعث ایجاد کیفیت متفاوت نسبت به برج باغ های دیگر از جهت دید مناسب به شهر شده است. اینجا بستری برای تجربه ای متفاوت است. محلی برای برگزاری مناسک فردی و اجتماعی زندگی ساکنان.
نشان می دهد فضاهای میانجی درون و بیرون، تا چه اندازه ظرفیت های اجتماعی بالایی دارند و به عنوان فضایی امن میان خانه و شهر می توانند حتی در زمان قرنطینه امکان حضور مطمئن در اجتماع را برای ساکنین خانه فراهم آورند
.
تلاش ما در این پروژه کشف ظرفیت های مغفول مانده این فضاهای میانجی و ارائه آلترناتيوهايي براي توسعه عمودي این کیفیت ها بود. آنچه مدنظر ما بود اين بود که واحدها به صورت دوبلکس طراحي شوند تا تراس نه صرفا در امتداد افقي واحدها، بلکه در فضايي مابين حوزه عمومي و خصوصي برنامه پروژه تعريف شود. درست مثل دياگرام حياط مرکزي در خانه های قديم با اين تفاوت که مرکزيت اين بار نه در پلان بلکه در مقطع است
.
برنامه حرکتي پروژه این امکان را فراهم می کند که حياط به عنوان عنصر اصلي در قلب خانه تعريف شود. همچنین منظرگاه ايجاد شده در حياط هر واحد آلترناتیو جدیدی را برای یک فضای میانجی پیشنهاد می دهد و بستری می شود براي تجربه زندگی روی مرز خانه و شهر
.